خودتو خودمو عشقه
وقتي دل ارزش خودش را از دست بدهد
و چشمهايت ديگر اشکي براي ريختن نداشته باشد
وقتي ديگر قدرت فرياد زدن را هم نداشته باشي
وقتي ديگر هر چه دل تنگت خواسته باشد گفته باشي
وقتي ديگر دفتر و قلم هم تنهايت گذاشته باشند
وقتي از درون تمام وجودت يخ بزند
وقتي احساس کني تنهاترين هستي
چشمهايت را ببند و از ته دل بخند
که با هرلبخند روحي خاموش جان ميگيرد و درخت پيرجوان ميشود
نظرات شما عزیزان: